آمار ایران

در باره نظام آماری کشور

آمار ایران

در باره نظام آماری کشور

سیستم حمل و نقل عمومی: اتوبوس ها

هزینه حمل و نقل عمومی با ورود سیستم پولی (در مقابل بلیطی) افزایش یافته است اما سوالی که مردم خواهند پرسید این است که: چرا کیفیت خدمات بدتر شده است؟ 

  • اتوبوسها پر تر از همیشه و با ظرفیت کاملا پر از ایستگاه مبدا حرکت می کنند و مدیر خط هم که معلوم است که فعلا طرف مردم نیست! 
  • اتوبوسها سر چراغ ها عمدا منتظر قرمز شدن می مانند و موجب ترافیک وحشتناک می شوند مثال عینی چهارراه ولیعصر 
  • راننده اتوبوسها غالبا مثلا تاکسی هر جایی که مسافر گیرشان بیایید سوارش می کنند و موجب اتلاف وقت حداقل 40 نفر می شوند 

اما چرا اینگونه است؟  

آیا برای رانندگان صرفه اقتصادی ندارد؟ و اگر دارد چرا اتوبوسرانی اجازه یا مجوز ورود اتوبوس های جدید به خطوط را نمی دهد؟ این همه انحصار برای چیست؟ 

و چرا مدیران خطوط نگران کیفیت نیستند و نارضایتی مردم برایشان مهم نیست؟! 

 

اصولا هر مشکلی که در جامعه لاینحل مانده است به دلیل کم کاری یا مسوولیت نشناسی عده ای است که متاسفانه از پول بیت المال (در خارج مالیات دهندگان) ارتزاق می کنند اما ... 

چه اراده ای می تواند جامعه ما را به تحرک در بیاورد؟ جز گفتن من،‌گفتن تو و حرکت ما! 

 

با هدفمندسازی یارانه ها امیدوارم 5 سال دیگر به مشکلاتی که امروز داشتیم فقط بخندیم و باورش نکنیم که چه مشکلات کوچکی برایمان لاینحل بودند! 

امید چیز خوبیست!

حقوق مصرف کنندگان

رادیو تجارت امروز صبح خبری از افزایش 1.4 برابری ترانشیپ (احتمال حجم بار حمل شده توسط کشتی های مخصوص) صادرات پخش کرد و این که با این رشد به رقم 1.9 میلیون تن رسیدیم.  

این منبع بلافاصله لطف کرد و اذعان نمود که همین قلم در اردیبهشت (؟) به کاهش 44 درصدی مواجه شده بوده است. 

 

حال قصد سختگیری ندارم و نمی خواهم بگویم کاهش 44 درصدی و بعد افزایش مثلا 40 درصدی رقم کاهش یافته نشان می دهد که در مجموع هنوز نسبت به آخرین رقم رشد نداشته ایم(و خیلی بیشتر از 4صدم درصد!). نه 

مساله این است که چرا منابع خبری (در این خصوص احتمالا سازمان بنادر) بدون هیچ ملاحظه ای چنین آمار ساده ای را اینگونه پیچیده گزارش می کند! و چرا کسی یا سازمانی همچون سازمان  دفاع از حقوق مصرف کنندگان (که از بد حادثه در ایران به نام سازمان دفاع از حقوق مصرف کنندگان و تولیدکننداگان، یعنی هر دو باهم!) وجود ندارد تا حامی مصرف کنندگان آمار باشد! 

 

بالاخره هر کسی حق دارد بداند اگر رکودی بوده و سپس خوشبختانه رشدی، در نهایت وضع فعلی کجاست!  معمولا ما رشد ها را می شنویم ولی رکودها را چه کسی جمع خواهد بست! همین مطلب در مورد آمارهای مربوط به دیگر کشورها هم صادق است یعنی ما معمولا میزان رکود اقتصادیشان را در مقاطعی می شنویم ولی از رشدشان نه! 

 

پ.ن. در یک جامعه با فرهنگ مترقی آماری، یک رادیو معتبر هیچ گاه زیر بار انتشار اخباری ناقصی مثل مورد فوق نمی رود. و در همان جامعه مذکور، تهیه کننده یک گزارش خبری در سازمانی معتبر به خود جرات نمی دهد و اعتبار کاری اش را خدشه دار نمی کند که آماری ناکامل انتشار دهد!