آمار ایران

در باره نظام آماری کشور

آمار ایران

در باره نظام آماری کشور

چرا؟ " آمارها با واقعیت نمی خوانند؟ " (2)

در قسمت اول "  چرا؟ " آمارها با واقعیت نمی خوانند؟ " (2)  " اشاره شد که 

  •        ضوابط آماری استاندارد بین المللی بر طراحی تولیدات ما اعمال میشود 
  •        برای بسیاری از نیازها، متولی نیست که آمار بخواهد وگرنه مرکز آمار حاضر به تولید هرگونه آمار مورد نیاز است 
  • آمار ها از نظر کیفی باید سازگار باشند لذا ادیت می شوند 

و در ادامه میپردازیم به مساله توقعات کاربران و مدیران از یک آمار خوب! 

در تئوری و در دنیای ایده آل آمار ها باید  

درست 

دقیق 

به هنگام 

به موقع 

مقایسه پذیر 

سازگار 

باشند. 

این ها ابعاد کیفیت در یک آمار تولیدی هستند 

ادامه بعد از نهار

چرا؟ " آمارها با واقعیت نمی خوانند؟ "

این روزها و این سالها بیش از همیشه در ایران این جمله تیتر روزنامه ها می شود 

آمار ها واقعیت را نشان نمی دهند! 

من این آمار را قبول ندارم ولی به عنوان آمار رسمی می پذیرم !  

 

وزیر می گوید، مدیر می گوید، منتقد سیاسی میگوید و حتی یکی از علما هم توصیه کرد که مواظب آمارهای نادقیق باشد و .. 

اما واقعیت چیست؟ آیا آمارها می توانند چیزی غیر از واقعیت را نشانمان دهند؟ 

برای پاسخ کامل به این معضل باید نگاهی به فرآیند تولید آماری داشته باشیم. 

قبل از همه، موضوعیت آمار تحت طرحی بانام طرح موضوعی بررسی و به مرکز آمار تسلیم می شود چه این نیاز از وظایف مرکز آمار باشد چه از ارگانی غیر از مرکز. 

برای طرح موضوع ارائه شده، طرح های دیگری مثل طرح نمونه گیری، طرح برنامه ریزی و اجرا، طرح ادیت و جانهی، و غیره تهیه می شود 

تا اینجای کار فقط طراحی بود، که طبق آخرین ویرایشها و توصیه های مرکز آمار سازمان ملل تهیه می شوند تا امکان مقایسه پذیری بین المللی داشته باشند. 

بعد از آن، اجرای طرح به استانها، یا شرکتهای خصوصی معتبر واگذار میشود که با جذب آمارگیر و گروه کارشناسان اقدام به آمارگیری می کنند. 

آنچه مرکز آمار کشور می تواند کنترل کند تا همینجاست. بعد از آن، این مردم هستند که مساله اصلی اند!  

ممکن است مردم تحت بی اعتمادی به دولت یا مرکز آمار کشور متمایل باشند که اطلاعات سمت سویی خاصی بگیرد و این جایی است که مرکز آمار توان محدودی تغییر رویه مردم می تواند داشته باشد و نیاز به فرهنگ سازی گسترده آماری داریم.  

بهتر است توجه کنیم که فرهنگ پایین آماری مردم هزینه های زیادی را متوجه مملکت می کند و این هزینه فقط به تولید آمارهای اریبدار یا جهتگیری شده محدود نمی شود!   مثلا الان در ایالات متحده طرح سرشماری خانواار به صورت خودتکمیلی برگزار می شود که به مراتب هزینه اجرایی کمتری نسبت به روش مصاحبه ای دارد. یعنی کاری که من و شما خودمان می توانیم با صرف یک ساعت انجام دهیم توسط بیش از 90 هزار نفر آمارگیر  در حدود 10 روز انجام میشود چیزی حدود یک میلیون نفر روز کار! آیا این هزینه کمی است؟ 

 اما بعد بعدی مساله، یعنی وقتی که آمار تولید شد و بعد از تایید کیفی از دفتر نظارت و کنترل کیفی قابلیت انتشار می یابد، چه پیش می آید؟ 

یک نکته ای را قبل از دور شدن از موضوع اضافه کنم که، آمار های تولیدی یک مرکز آماری بایستی همگونی زمانی و روابط موضوعی دیگری نیز با آمارهای دیگر داشته باشد. قبل از توضیح این مطلب بایستی اضافه کنم که اگر یک وسیله اندازه گیری (در اینجا یک طرح آماری) اریبی سیستیماتیکی را در طول زمان داشته باشد و ما نتوانیم آن را حذف کنیم، هنوز جای امیدواری در مقایسه نتایج دوره های مختلف تولید شده را داریم لذا برای مقایسه روند تصمیمهای کشور هنوز ابزار خوبی داریم. 

اما مساله سازگاری آمارها که یک بعد از کیفیت آمارها هم محسوب می شود چیست. مثلا اگر واردات روغن موتور به اضافه روغن موتور تولیدی کشور x واحد باشد و در طرح آمارگیری از کارگاههای صنعتی کشور برآورد شود که مصرف روغن موتور در صنایع y واحد است و x-y واحد باقی مانده صادر هم نشده و فقط در جاده های کشور در بخش حمل و نقل استفاده شده است، بایستی این مقدار با نظرات کارشناسان آمار حمل نقل سازگاری داشته باشد، و اگر آمار های بخش حمل و نقل قابل اعتمادتر باشد، اعتماد ما به آمارهای طرح صنعت (که از همکاری کمتر پاسخگویان برخوردار است) صعیف می شود. لذا، در اینجا انتشار آمارهای تولیدی صنعت بدون ادیت های لازم مشکل جدی تری برای مملکت ایجاد خواهد کرد! 

این حقیقت ماجراست، و از آن نیز گریزی نیست! چیزی است که در همه جای دنیا رخ می دهد و فقط و فقط مختص ایران نیست و لازم هم نیست که مراکز آمار دولتها این اختلاف اندازه گیری ها را در بوق و کرنا کنند! 

ادامه بعد از جلسه ...